كي ميدونه به "انگشت توي دماغ خود كردن" تو انگليسي چي ميگن!؟;-)
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
Pick one's nose!
Example: don't pick your nose in public!:@
مثال: توي جمع انگشتت رو تو دماغت نكن
"پولشون از پارو بالا ميره" به انگلیسی چی میشه ؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
They have got money to burn
خسته و عصبی ام،یه چایی الان لازمه تا یکم آروم شم!
===
معادل خستگی/گیجی/استرس رو در بردن در انگلیسی؟
take the edge off=to relax a little
===
مثال:
School and work have me stressed out, I need something to take the edge off.
===
توجه 1:چای رو به عنوان متافور به کار بردم.کافئین در واقع بیشتر تنش زا هست تا آرام کننده.
توجه 2:این اصطلاح در غرب گاها برای اشاره به سرگیجه پس از مستی کار میره:
I woke up with the worst hangover this morning. A beer is just what I needed to take the edge off
امروز با سرگیجه شدیدی از خواب پا شدم.یه آبجو نیازه تا یکم ریلکس شم.
یه دل نه صد دل عاشقی؟
چطوری به انگلیسی میگن یه دل نه صد دل عاشقش شدم یا حسابی عاشق شدم؟
.
.
.
.
.
.I am head over heels in love with him/her
"تاوان سختی پرداخت کردن"
توی انگلیسی برای گفتن این جمله چی باید بگیم؟
.
.
.
.
.
.
Pay the heavy price for something
Example: The country will pay the heavy price for government's failure
من خودم شخصا همیشه توی انگلیسی دنبال معادلی برای "تعارف کردن" یا "تعارف نکن" میگشتم.
.
حتما میدونید بعضی اصطلاحات پارسی، در زبانهای دیگه معادل خاصی ندارند. اینم یکی از اوناست
.
.
شاید جمله ای که نزدیکترین معنی را داره این باشه :
don't stand on ceremony
یا شاید
don't feel shy
وقتی با کسی حرفتون میشه و دیگه هر چی دلتون میخواهد بهش میگین.....
به اصطلاح میگین هر چی از دهنم در امد بهش گفتم :
.
.
.
.
.
I told him/her off
حالا می تونید حدس بزنید این یعنی چی؟
he /she is a tell off
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0